تکیه دادم به شانه ی دیوار و نیستی
تکیه گاهم تو بودی،اکنون تو کیستی؟!
#پریسا_فراهانی
منم دوست داشتم شونه هامو مینداختم بالا و میگفتم:
خب به درک که رفت...
ولی به نظرم هرکسی این حرفو میزنه درواقع داره خودشو گول میزنه
آدمای زندگیمون دو دسته ان
اونایی که بودنشون مهمه و باهاشون لعنتی ترین خاطره هارو داریم
و اونایی که بود و نبودشون توفیری به حالمون نداره
اگر برن هم زندگیمون فلج نمیشه
اما امان از اون دسته ی اول
که اگر برن
که اگر نباشن
خاطراتشون زندگیمونو قطع نخاع میکنه
هر چقدم که خودتو به آب و آتیش بزنی و وانمود کنی همه چیز سرجاشه بی فایدس
انگار که تیکه اصلی پازل زندگیت گم شده باشه
ناقصه...
همه چیزم که عالی بشه باز یپای زندگیت لنگ میزنه!!
باور نداری؟
همون لحظه که داری خودتو گول میزنی و میگی خب به درک که رفت
دستتو بذار رو قلبت
میبینی که مثل همیشه نمیزنه و حق با منه رفیق...
#پریسا_فراهانی
من از تمام تو
سهمی جز خیالَت ندارم
که آن هم هر شب می آید
فقط کمی بی قرارم میکند
و میرود...
#پریسا_فراهانی
این جهان پر است از دوستت دارم هایی
که در نطفه خفه شدند...
و از بلندای غمشان طنابی بافته شد
دور گردن هزاران عاشق
که آنها را در سکوت شب از ستاره ای به دار آویخت...
صحبت دل کندن از تو که باشد
پای اراده ام لنگ میشود
جان به جانم هم کنند
از تو راه فراری ندارم...!!!
#پریسا_فراهانی
بعضی ها تکلیفشان با دلشان معلوم نیست
میگویند دوستمان دارند
اما بودنشان نصفه و نیمه است
نه اینکه نباشند...نه
هستند اما آمدنشان مثال نوش دارو بعد از مرگ سهراب است
وقتی می آیند که دیگر بی حس شده باشیم از فشار بغض در گلو مانده
بی حسی در عشق برای آدمها دردناک ترین حس است!!!
این بعضی های لعنتی هیچوقت به موقع نیست حضورشان
کنار دلتنگی هایمان
کنار غصه هایمان
حتی وقتی هستند باز هم انگار چیزی کم است
مثلا بوی عشق در حرف هایشان
و رنگ عشق در کارهایشان
جای بدتر قضیه این است
که مدام سرد و گرم میشود
برای همین است که میگویم تکلیفشان با دلشان معلوم نیست!!
همین سرد و گرم شدن هاست که آدم را میشکند...
مانند لیوانی که اگر سرد و گرم شود ترک برمیدارد و میشکند...!!!
#پریسا_فراهانی